بنده خدا به خاطر سجده های طولانی که کرده بود دیسک کمر گرفته بود نمیتونست خم بشه ، خدا هم گیر داده بود اِلا بلا باید جلو آدم تعظیم کنی !
[خاطرات منتشر نشده جبرئیل]
- هوووف ! بالاخره عیسی حرف زدن یاد گرفت ، حالا مریم رو چطوری ساکت نگه داریم ؟
- من که بهتون گفتم واسه این پروژه یه مرد انتخاب کنیم که اینقدر دردسر نکشیم !
[مکالمه جبرئیل و خداوند - چند دقیقه قبل از تولد عیسی]
احمق تر از اون احمقی که بقیه رو احمق فرض میکنه ، خود ِ احمقشه
- ببخشید عروس خانم چه هنری دارند ؟
- تونسته پسرتون رو تور کنه
لطفا عاشق که می شوید عَن نباشید و بالعکس
با تشکر
من فقط عاشق اینم روزایی که تو یاهو تنهام
استاتوسم رو بزارم “من آن فراموش شده فردام”
[با کمی تغییر - سیاوش قمیشی]
نیکوتین سیگار آدم ها را جذب نمیکند ، آدم ها به دود سیگار معتاد می شوند
خیره می شوند به دود و غرق در خاطرات ، آدم ها معتاد خاطرات می شوند
شما یادتون نمیاد ولی یه زمانی حشره کش ها انقدر بدبو بود که خود آدم تا مرز بیهوشی میرفت
چیه این جدیدا ، بوی ادکلن میده
من فقط عاشق اینم ، روزایی که با تو تنهام
لباس هام رو در بیارم ، تو بری بشوری توی حمام
[با کمی تغییر - سیاوش قمیشی]
- ببخشید عروس خانم چه هنری دارند ؟
- میتونه پسرتون رو تحمل کنه
خدا قسمت کنه برم مکه ، با عربای اونجا اسم فامیل بازی کنم ، بگم با “پ”
آی قیافه شون دیدن داره اون لحظه ، آی بخندم من
آنانکه به نظر خاک را کیمیا کنند
اول بروند درد خود را دوا کنند
مغزت که فاحشه شد هر عقیده ای در آن دخول میکند
قبلا که یه فیلتر شکن گیرم میومد واسه تستش یه سایت +۱۸ باز میکردم ، الان دیگه هر آدرسی تو ذهنم باشه میزنم ، همین که فیلتر نباشه یعنی فیلترشکنم درست کار میکنه
هیچ وقت نفهمیدم اینایی که گوگل رو لینک میکنن دقیقا هدفشون از این کار چیه
اگر با من نبودش هیچ میلی ، اصلاً غلط کرد اومد تو زندگی من لیلی
- اول تو آف شو
- نه اول تو آف شو
[عاشقانه های اینترنت]
خدایا حوری و شیر-عسل رو بیخیال ، بگو سرعت اینترنت اونجا چنده ؟
مراحل ساخت یک قظعه ادبی-فلسفی در ایران :
1. از کلمات متضاد هم استفاده کنید
2. تا جایی که می توانید خلاصه اش کنید .
3. آخرش یک "دکتر علی شریعتی" بچسبانید.
مثال :
"عشق چیزی جز پستی بلندی های عمیقی که زندگی را به مرگ می کشاند نیست"
دکتر علی شریعتی
همه انسان ها خوبند ، فقط در شرایط بدی قرار می گیرند
یه دوست دختر هم نداریم با اون یکی دوست دخترمون دعوا کنه ....
مهم نیست من روی شکم میخوابم و خوابم شیطانیه
تو ، توی بیداری جلوی خودت رو بگیر و کار شیطانی نکن
شما یادتون نمیاد ولی یه زمانی از این مداد قرمزا بود ، که سرش رو با زبونمون خیس میکردیم تا پررنگ تر بنویس
شما یادتون نمیاد ولی یه زمانی از این خط کش هایی مد شده بود که وقتی محکم میزدی به دستت ، دور مچت حلقه میش